دلنوشته هایی عارفانه و زيبا با مـوضـوع خــُدا ... (سـري دوم)

از تصادف جان سالم به در برده بود و می گفت

زندگی اش را مدیون ماشین مدل بالایش است

و خدا همچنان لبخند میزد



خدايا، حکمت قدم هايي را که برايم بر مي داري بر من آشکار کن،

تا درهايي را که به سويم مي گشايي، ندانسته نبندم

و درهايي که به رويم مي بندي ، به اصرار نگشايم






ادامه مطلب
تاريخ : 16 / 3 / 1392برچسب:, | 1:48 | نویسنده : معصومه |